پاتوق من تو
سلام غریبه...
نگارش در تاريخ پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, توسط سید اکبر

صداي باران به وجدم مي آورد؛ از هميشه عاشقترم ؛ بوي خاک باران خورده که مي آيد عطر سحرانگيز آغوشي برايم تداعي مي شود که از گهواره کودکي ها هم امن تر بود ولرزش عاشقانه دستاني را به ياد مي آورم که هنرمندانه با همان ظرافتي که بر ساز مي نشست ترسها وترديد ها را از دلم مي زدود و غرق تمنايم مي کرد!

صفحه قبل 1 صفحه بعد