فردا قرار برای امتحان آیین نامه موتور اقدام کنم

برام دعا کنید. 

من گواهینامه ماشین رو سه چهار سال پیش گرفتم

ولی موتور رو نه

البته خیلی خوندم تا قبول شم  و می شم

خلاصه برام دعا کنید .

تا حالا دو بار موتورم رو  گرفتند 

خلاصه دیگه حالشو ندارم برم خلیج.

برام  دعا کنید.

پرسیدم از حلال ماه چرا قامتت خم است

آهی کشید و گفت ماه   محرم    است.

باز محرم شد و دلها شکست

                                       از غم زینب دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد

                                      از عطش خاک کمر ها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت.

ملتمس دعای شما...

                                          عشق يعني با تو خواندن از جنون
                                          عشق يعني سوختنها از درون
 

سوسا يا سوزا ( Susa ) نام شهر باستاني شوش (شوش دانيال کنوني) مي باشد.
 

امروز تولد یکی از اعضا لوکس بلاگ هستش

پس بیاید برای این دوست عزیز  یک پیام تبریک بفرستیم تا همیشه بدونه که ما همیشه به فکرشیم

پس همیشه بهترین هارو برات آرزو می کنم

فرشته خانوم  تولدت مبارک

امشب همه می خوام شاد باشیم و تا صبح برقصیم پس بیا وسط

این جوری خوبه  آها

خسته شدم خیلی رقصیدم بزار یه کم استراحت کنم بازم شروع می کنم

 خوبه داره حالم جامیادپس دوباره

تولدت مبارک فرشته

سلام امروز آخرین روز از آکادمی گوگوش بود و محبوب من

یعنی مهران اول شد دمش گرم بابا 

من  شک نداشتم که مهران اول می شه

البته ار امیر هم خوشم میومد و مثل آوا

خلاصه کارشون عالی بود

به زودی از آکادمی عکس های می زارم که ببینید

راستی  شما دوست داشدید چه کسی اول می شد

برین نظر بدید...

خواستم توی قابت خونه کنم دیدم زمینش گرونه !

ما که فقیریم   توی چشات چادر میزنیم... 

من این اس ام اس رو نفرستادم 

موبایلم فرستاده

مثل اینکه موبایلم خاطرخواه موبایلت شده!

یه دوست خوب توی این دنیای بد   مثل یه فنجون قهوه می مونه

نمی تونه فضا رو گرم کنه ولی دلت رو گرم می کنه... 

يک روز خانم مسني با يک کيف پر از پول به يکي از شعب بزرگترين بانک کانادا مراجعه نمود و حسابي با موجودي 1 ميليون دلار افتتاح کرد . سپس به رئيس شعبه گفت به دلايلي مايل است شخصاً مدير عامل آن بانک را ملاقات کند . و طبيعتاً به خاطر مبلغ هنگفتي که سپرده گذاري کرده بود ، تقاضاي او مورد پذيرش قرار گرفت 

 با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم

تک و تنها بودم اما تو رو تنها نمیذاشتم

چه سفرها با تو کردم چه سفرها تو رو بردم
دم مرگ رسیدم اما به هوای تو نمردم

دارم از تو مینویسم که نگی دوستت ندارم
از تو که با یه نگاهت زیر و رو شد روزگارم

دارم از تو مینویسم    دارم از تو مینویسم
موقع نوشتنا وقت اسم گذاشتنا

کسی رو جز تو نداشتم اسمی جز تو نمیذاشتم

من تموم قصه هام قصه توست

اگه غمگینه اون از غصه توست

اون از غصه توست

با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم

تک و تنها بودم اما تورو تنها نمیذاشتم

حتی من به آرزوهات تو رو آخر میرسوندم
میرسیدی تو من اما آرزو به دل میموندم
هی میخواستم که بگم که بدونی حالمو
اما ترس و دلهره خط میزد خیالمو
توی گفتن و نگفتن از چه روزهایی گذشتم

انقده رفتم و رفتم انقده رفتم و رفتم که هنوزم برنگشتم

من تموم قصه هام قصه توست
اگه غمگینه اون از غصه توست

اون از غصه توست

هر چی شعر عاشقونست من برای تو نوشتم

تو جهنم سوختم اما مینوشتم تو بهشتم

اگه عاشقونه گفتن عشق تو باعث شه

اگه مردم تو بدون چه کسی وارثه شه .